حمیییییییییییید!
از برانکو می پرسند تاکتیکتون توی تیم ملی چی بود که اینقدر خوب درخشیدید؟ برانکو می گه تاکتیکمون ؟؟؟؟؟ حمیییییییییییید!
غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن (پره های هلی کوپتر!)
یکی جیرجیرکی رو می بینه تا صبح روغن کاری اش می کنه!
آقایی می ره دستشویی اداره شون ، یه دفعه بچه اش زنگ می زنه موبایلش می گه : بابا الان کجایی؟ مرد می گه : به تو چه کارت رو بگو. بچه می گه : هیچی مامانم گفته امروز ناهار نداریم هرجا هستی یه چیزی بخور!
غضنفر سگی داشت که دست و پاش شکسته بود. خلاصه یه روز دزد می زنه به خانه اش ، غضنفر فوراً سگ را می اندازه توی فرغون و می اندازه دنبال دزده!
غضنفر قاط می زنه شروع می کنه کتک زدن زنش. زنش می گه : مگه من چیکار کردم منو می زنی؟ غضنفر می گه : اگه می دونستم چیکار کردی که زنده نمی گذاشتمت!
از بنیامین می پرسند : حالت چطوره؟ می گه : حالم بده حالم بده.
اولی : راستی نتیجه ی امتحان رانندگی ات چی شد؟ دومی : هنوز معلوم نیست! اولی : چرا؟ دومی : چون افسری که از من امتحان گرفته هنوز به هوش نیامده!
آقایی توی اتوبوس دست به کمر وایستاده بود. می گن چرا دست به کمر وایستادی؟ آقاهه با تعجب نگاه دستهاش می کنه و می گه : ای وای پس هندوانه هاش کو؟
|